توسل به ائمه (علیهم السلام) در زندگی امام خمینی (رحمه الله علیه)
#سبک_زندگی_علما
#امام_خمینی (ره)
#توسل_به_ائمه (علیهم السلام)
* در نجف اشرف از روز ورود تا روز مهاجرت هرشب، زمستان یا تابستان در سرما یا گرما، سه ساعت که از شب می رفت، به حرم حضرت علی (علیه السلام) مشرف می شدند. یعنی ده و نیم شب تابستان و هشت شب زمستان در حرم حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) حضور داشتند. این برنامه شان هرگز ترک نمی شد.
* امام را کسی ندیده است که ذکر مصیبت امام حسین (علیه السلام) و یا حضرت زهرا (سلام الله علیها) و دیگر ائمه معصومین (علیهم السلام) را بشنود و گریه نکند. یک روز به مناسبت یکی از وفیات ائمه (علیهم السلام) چند نفری به عنوان خواندن دعای توسل به اتاق امام رفتیم. همه رو به قبله نشستند و دعا کردند. بعد از شروع، امام وارد شدند و در صف نشستند و همراه با همه دعا خواندند. در اثنای دعای توسل یکی از آقایان ذکر مصیبت مختصری خواند. با آنکه ذاکر، روضه خوان ماهری نبود و با حضور امام دست پاچه شده بود و صدایش هم مرتعش و بریده بریده بود همینکه شروع روضه کرد با آنکه مطلب حساسی را بیان نکرده بود، امام چنان به گریه افتادند که شانه هایشان به شدت تکان می خورد (1).
*من (سید حمید روحانی) به یاد دارم که به دنبال کودتایی که در عراق رخ داده بود و مقررات حکومت نظامی که در سراسر کشور وضع شده بود؛ روزی مرحوم حاج آقا مصطفی گفتند: دیدم آقا توی اتاق نیستند. گفتیم که نکند آقا رفته باشد حرم! یعنی کجا رفته اند؟! این طرف را بگرد، آن طرف را بگرد، بالاخره دیدیم که رفته اند بالای بام و چنان ایستاده اند که گنبد حرم معلوم باشد و دارند بطرف حرم زیارتنامه می خوانند (2).
*معاونت پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) -یزد*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) سرگذشت های ویژه از زندگی امام ج 5، ص 71.
(2) پا به پای آفتاب: ج 3. ص 165.
معرفی کتاب..
معرفی کتاب:
«ماهترین (تحقیق در زندگینامه و کرامات حضرت ابوالفضل العبّاس علیهالسلام)»
نویسنده: باقر شریف القرشی
مترجم: محمد صالحی
مترجم: غلامرضا حمصیان کاشانی
انتشارات موعود عصر
«ماهترین» داستان زندگی سقای تشنهی کربلا، مرد ادب و عشق، ابوالفضل العباس (ع) است. «باقر شریف قریشی» این کتاب را در چند بخش نگاشتهاست:
بخش اول به زندگینامهی حضرت، مادر ایشان و نسب شریف ایشان پرداختهاست. بخش دوم، به معرفی سرزمین کربلا، بخشی از واقعهی عاشورای سال ۶۱ هجری قمری و بخش سوم به شهادت ایشان اختصاص یافتهاست.
جالب اینجا است که شریف قریشی، نویسندهی زندگینامهی اهل بیت (ع)، با پایان یافتن ماجرای شهادت حضرت عباس (ع)، داستان زندگی او را به پایان نرساندهاست بلکه در بخش چهارم و پنجم این کتاب به کرامات و فضایل ایشان پرداخته که پس از شهادت ایشان کشف و ضبط شدهاست.
امام زین العابدین (ع) که از موسسان تقوا و فضیلت در اسلام است، مداوم برای عمویش عباس طلب رحمت میکرد و عظمت و عزّت جان فشانیهای استثنایی او را برای برادرش حسین (ع) یادآور میشد و از جمله میفرمود که:
«خدا عمویم عباس را رحمت کند، او احترام گذاشت و خوب از عهدهی امتحان برآمد تا جایی برای برادرش جانفشانی کرد که دستهایش قطع شد. خدا به او دو بال عطا کرد که با ملائکه در بهشت پرواز میکند، آنگونه که برای جعفر بن ابیطالب بود و برای عباس نزد خدای تبارک و تعالی منزلتی است که همهی شهدا روز قیامت به او غبطه میخورند»
*معاونت پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) -یزد*
معرفی کتاب..
معرفی کتاب:
«اوج عرفان در مناجات ماه شعبان»
مؤلف : آیت الله سیدمحمدرضا مدرسی طباطبایی یزدی
عناوین اصلی کتاب شامل:
«شرحی بر فرازهایی از مناجات شعبانیّه»؛ بستر مناجات شعبانیّه؛ اوج مناجات شعبانیّه؛ محلّ عزّ قدس کجاست؟؛ برخی از ویژگی های آویختگان به محلّ عزّ قدس؛ نکته ای در رهزنی شیطان؛ فطری بودن محبّت حضرت حق عزّ و جلّ؛ ترس و امید در این مناجات؛ اشاره به نکته ای در آغاز و انجام.
*معاونت پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)-یزد*
معرفی کتاب..
«امام موسی کاظم (ع) شعله خاموش»
سلیمان کتانی؛ نویسنده و اندیشمند مسیحی - لبنانی کتاب «الامام الکاظم؛ شعاع مقهور الضوء» را نوشته و مجید شاکر سلماسی آنرا به فارسی ترجمه کرده است. در ابتدای این کتاب مقدمههایی از مترجم، آیتالله صافی گلپایگانی و دکتر غالب غانم آمده است.
کتاب حاضر در پنج فصل تنظیم شده است. «ریشهها»، «همراه با امام موسی بن جعفر (ع)»، «امام موسی کاظم (ع)» و «پس از شهادت» چهار فصل نخست کتاب است و فصل پایانی شامل سرفصلهایی به نام یادها، بر فراز پلها، همراه هارونالرشید، همراه امت، و تو ای امام و روزهای آینده است.
*معاونت پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها*
ترک امامت مسجد
#ترک_امامت_مسجد
بسیاری از علما، از هر کاری که اندک شائبه ریاست غیرالهی داشت، اجتناب می کردند تا در شبهات و محرمات نیفتند.
شیخ عبدالکریم ایروانی استاد میرزا حبیب الله رشتی علاوه بر تشخیص علمی، آن قدر اهل مراقبت بود که از امامت مسجد هم دست شست و خودش بعدها علت را چنین شرح می داد:
در آغاز تحصیل، مرا به امامت مسجدی فرا خواندند. چند روز رفتم و دریافتم که شمار نمازگزاران روز به روز کم تر می شود. از کم شدن آنان غمگین شدم، با خود اندیشیدم که در این نماز، رضایت خداوند متعال حاصل نشده است و از آن پس، امامت را ترک کردم.
*پایگاه اطلاع رسانی حوزه*